بورس از گردنه روزهای اخیر، جان سالم به در می برد؟
به گزارش سیب پال، بازار سرمایه ایران بعد از بازگشایی، درگیر یکی از پرتلاطم ترین هفته های خود شده است. شاخص کل سقوط کرده، سهامداران خرد درحال فرار هستند و صف های فروش لحظه ای جمع نمی شوند. حالا همه چشم ها به دولت دوخته شده: آیا نسخه نجات بورس در هیاهوی فروش، فقط حمایت مالی است یا تدبیر بیش از تزریق پول اهمیت دارد؟
به گزارش سیب پال به نقل از خبر آنلاین به نقل از خراسان، در پاسخ به این پرسش چند محور مهم قابل توجه است:
۱-تنظیم معقولانه انتظارات: شاید بتوان گفت نقطه کانونی سیاستگذاری برای بازار سرمایه، پرهیز دولت و نهادهای ناظر از افتادن در هیجانات ناشی از جنگ بازار است. تجربیات بورسی در کشورهای دیگر که درگیر جنگ شده اند نظیر روسیه و اوکراین همین مساله را نشان میدهد. در جریان جنگ این دو کشور، بورس مسکو ۲۰ روز و بورس اوکراین هم به میزان بیشتری تعطیل بود و بعد از بازگشایی، بورس مسکو با ۲۰ و بورس اوکراین نیز با ۴۰ درصد کاهش روبرو شد. این در حالیست که بورس کشورمان همانطور که در بالا اشاره شد، حدود ۸ تا ۹ درصد افت شاخص داشته است که بااینکه مهم می باشد، اما نباید انتظار غیرمعقولی از آن داشت.
۲-پرهیز از هرگونه اقدامات نمایشی و شتابزده: پذیرش شرایط بعد از جنگ برای بورس، ایجاب می کند که از اقدامات شتابزده نیز برای درمان بورس اکیداً پرهیز شود. چه اینکه با وجود انتظارات به شدت منفی و البته تخلیه نشده، هرگونه ورود بی محابای دولت و حمایت های مالی به منزله تامین نقدینگی در نقطه ای غیرتعادلی برای سهامداران و هدررفتن منابع مالی دولت برای هدایت درست بازار به تعادل پایدار می باشد. تجربه سقوط بزرگ بورس در سال ۱۳۹۹ نشان داد که اعلام های هیجان زده، اورژانسی و ناظر به حمایت مالی صرف، می تواند تا چه حد عکس کارکرد مورد انتظار خود عمل کند. در آن سال دولت در شهریورماه اعلام نمود که با تزریق یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی از بازار حمایت کرد. وعده ای که با بی اعتمادی بازار به شکست و بی اعتمادی بیشتر انجامید. در حقیقت باید گفت در وضعیت حاضر، دولت، بجای اینکه مثل آتش نشان، فقط به مهار آتش هیجان بپردازد، باید شبیه یک معمار، سازه اعتماد را از پایه بازسازی کند. این کار، نه با پول پاشی ممکن است و نه با وعده های بی عاقبت.
۳-اطلاع رسانی شفاف، نه سکوت سرد: بازار، خلأ داده و اطلاعات را با شایعه یا خبرهای ناصحیح پر می کند. درست مثل اتفاقی که روز گذشته افتاد. در شرایطی که در هفته اخیر، همه در انتظار خبر شفاف و دقیقی پیرامون تصمیم دولت بوده، اما با سکوت نسبی روبه رو شده اند، یکی از مراجع خبری در خبری اشتباه به نقل از مدنی زاده وزیر اقتصاد اظهار داشت که «بورس درحال حاضر به حمایت نیاز ندارد»؛ موضوعی که به سرعت در رسانه ها پیچید و موج دیگر و البته بی اساسی از نااطمینانی را در بازار به وجود آورد. این در حالی بود که وزارت اقتصاد این مساله را تکذیب نمود. این وزارتخانه در اطلاعیه ای به نقل از وزیر اقتصاد بر ورود هوشمند برای دفاع از بازار تأکید و اظهار کرد: «در حال حاضر شرایط نااطمینانی بالایی در بازار سرمایه وجود دارد طبعا اقدامات سیاستگذاری ما هم نمی تواند قطعی بلکه باید مبتنی بر شرایط موجود باشد... ما فضا را بطور کامل رصد می نماییم و بمحض آنکه نیاز به ورود این بسته ها حس گردد، اجرائی خواهند شد». با اینحال در همان اطلاعیه بازهم خط ابهام دنبال شده و به نقل از وزیر اقتصاد گفته شده است: «از همان ابتدا، در کارگروه های اقتصادی دولت و به ویژه در داخل وزارت اقتصاد جلساتی بمنظور تهیه بسته های حمایتی و برنامه ریزی برای شرایط نااطمینانی موجود، تشکیل شد و بسته های اقتصاد کلان، شامل بسته های «بودجه ای» و «خط اعتباری» بانک مرکزی و نظام بانکی تدوین شدند که بعد از غائی شدن در دولت، اعلام خواهد شد».
۴- حمایت هدفمند، نه کورکورانه: موضوعی که می توان آنرا به عنوان یک راهبرد برای دفاع از بازار بیان کرد، این است که طبعاً صندوق توسعه بازار و صندوق تثبیت، ابزارهایی هستند که در دوره های پرنوسان می توانند نقش ضربه گیر ایفا کنند. اما اگر این منابع بدون هدف وارد بازار شوند و به خرید سهام شرکت های ضعیف یا صف های فروش کوچک اختصاص یابند، فقط صورت مسئله پاک شده است. بدین سبب دولت باید اولویت را به سهام های بنیادی، صنایع صادرات محور و شرکت های با تراز مالی قوی بدهد. بطور مثال، در همین هفته گذشته، نمادهایی مانند فولاد، فملی و شستا در فشار فروش قرار گرفتند؛ در صورتیکه این شرکتها از نظر سودآوری، نسبت به خیلی از نمادهای کوچک وضعیت بهتری دارند. حمایت هدفمند از این گروه ها می تواند نشانه ای از عقلانیت سیاست گذار باشد.
۵- تقویت کانال های اعتماد سهامداران: هیچ چیز مانند اقدامات اعتمادساز نمی تواند در مقابل موج هیجانی بورس موثر واقع شود. بازار زمانی به سیاست گذار اعتماد می کند که مطمئن باشد تصمیم گیران منافع شخصی در بازار ندارند. بررسی های انجام شده در دوره های قبل نشان داده که برخی نهادهای وابسته، با داشتن اطلاعات نهانی یا توانایی فشار بر قیمت ها، رفتار غیرشفاف داشته اند. ایجاد سامانه ای برای افشای معاملات حقوقی ها، پیگیری شفاف سازی نقش صندوق ها و انتشار گزارش های هفتگی از مداخلات حمایتی، می تواند نشانه ای از اراده برای اصلاح ساختار باشد.
در مجموع باید گفت بازار سرمایه ایران، در دورانی که با رکود اقتصادی، نرخ بالای سود بانکی و سیاستهای متغیر اقتصادی روبه روست، بالاتر از هر زمان دیگری به حمایت نیاز دارد؛ اما نه از جنس چک سفید. بلکه باید با «پایه ریزی اعتماد» شروع کرد، سپس با «تخصیص دقیق منابع» ادامه داد و در نهایت با «اصلاح ساختار نظارتی» به نتیجه رسید. 23302
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
جدیدترین مطالب مرتبط در سیب پال
نظرات بینندگان سیب پال در مورد این مطلب